د.
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «زوایای تاریک تاریخ؛ برگرفته از جراید اروپایی در دهه 50 و 60 میلادی» با ترجمه علیمحمد عامری و به اهتمام سیدمرتضی آل داود از سوی انتشارات مگستان منتشر شده است. این کتاب دربرگیرنده شماری از مقالاتی مربوط به تاریخ ایران و جهان است که به قلم عامری ترجمه شده و در مجله «یغما» منتشر شده است. در ابتدای کتاب افزون بر اشاره به زندگی عامری به قلم زندهیاد اقبال یغمایی، دو نوشتار دیگر درباره خدمات علمی و فرهنگی او نیز آورده شده است.
شرح حالی از استاد عامری، یک پرده از زندگانی سیاسی شهریاران شرق یا داستان غمانگیز سلطنت مرحوم شریف حسین در حجاز، مسافرت امانالله خان پادشاه افغانستان به ایران، بازدیدهای سلطنتی ملک فؤاد پادشاه مصر، سنت قدیم سلطنت در انگلستان، فلوس شیخ شخبوط، پاکستان در تحول است، حفظ سرحدهای شمالی عراق، آزادی فکر و بیان، آتیه فرموز، بیش از این با مردم قبرس لجاج مکنید، خاورمیانه، چرا انگلیسها ما را در کار حیران میبینند؟، شریکان راه آزادی، سابقه تاریخی بحران ایران، دروس دانشکدههای فعلی مفید نیست، فساد در سیام، آیا نفت ایران از نو روان خواهد شد، داستانی اسفانگیز، حقایقی درباره مجلسیان، بازگشت لنین به روسیه، آنچنان که دلشان خواست عکساندازی کردند، سرنوشت شرکتهای غرب در عراق، هم این خطا بود، هم آن، عشاق بستر و «پتو» فهرست کتاب را شامل میشود.
علیمحمد عامری (1280 ـ 1357) در اواسط آذر 1357 به واسطه برخورد با اتومبیل به طور ناشناس درگذشت. فوت او پس از دوسهروزی که از وفاتش میگذشت، اعلام و آشکار شد. همانطور که در دوران حیات میخواست گمنام و معتزل باشد، مرگش نیز به گمنامی فرا رسید. عامری در ادب فارسی چیرهدست و در ترجمه از زبان انگلیسی استادی مسلّم بود. آنچه از انگلیسی به فارسی ترجمه و نشر کرد؛ اعم از مقالات سیاسی در مجله «یغما» (که بیشتر مقالات مربوط به ایران و در شرح خدمات سیاسی دکتر مصدق بود) و کتابهای ساده علمی برای کودکان از زبان شایسته سخن و امانتی کمنظیر برخوردار است و نمونهای است از ترجمهای که بوی ترجمه میدهد.
او در زبان فارسی از محققان و استادان این زبان بود و برای وقوف به پیچوخمهای آن در قرون مختلف به خواندن متون قدیم ولع داشت. تقریباً همه متون تاریخی، عرفانی، ادبی و... را که دارای نثرهای پاک و خوشعبارت بود، خوانده بود و از تمام آنها یادداشتبرداری کرده بود. بهویژه سعی میکرد لغات و تعبیرات و اصطلاحات ممتاز و نایاب را از آن متون به درآورد و در کارهای ترجمهای خود به کار گیرد تا از این راه بر غنای زبان فارسی بیفزاید. از کتابهایی که بسیار میپسندید و اغلب بدان اشاره میکرد، تفسیر «کشف الاسرار» بود.
یکی از مزایای کار عامری این بود که در بهکاربردن لغتهای تازهیاب که از میان متون ادبی مییافت و همچنین استعمال لغات محاورهای در ترجمههای خود (مراد بسیاری از کلمات مصطلح مردم است که در فارسی مکتوب استعمال نداشت) بیگدار به آب نمیزد. مدتی آن کلمات را زیر زبان سبک و سنگین میکرد و درباره هر یک رأی صاحبنظر را میپرسید تا با اطمینان چنان لغاتی را در نوشته خود به کار برده باشد.
عامری در امانت و قناعت و دیگر فضایل انسانی به نام بود؛ با حقوق مختصر فرهنگی و حقوق تقاعد میساخت. زن و فرزند و خانه نداشت. در خانه برادرش اتاقی خاص را برای خواب و آسایش برگزیده بود. همه ممالک اروپا و بخشی از آمریکا را به دید ادب و عبرت و حکمت دیده بود اما هیچ نقطه را پسند نداشت او ایران را میخواست و بیابانها و کویرهایش را. در ماههای اخیر بر حقوق تقاعدش اندکی افزودند و مترصد بود مگر مرفه زندگی کند اما این اضافه حقوق مرحمتی به او نرسید!
ناگوارترین و جانگدازترین، مرگش بود، در حادثه تصادف جان سپرد. جسم پاکش پس از دو روز از خیابان به اداره قانونی انتقال یافت و چند روز نیز در سردخانه ماند در دقایق آخر که میخواستند به نام شخصی مجهولالهویه دفن کنند، ناشر کتاب عقدالعلی در تجدید چاپ، آگاهی یافت و به برادرش خبر داد.
عامری کتابهایی ارزنده دارد و بیشتر از این روی مهم است که استاد در حواشی این کتابها اظهار نظر فرموده. این کتابها را رایگان یا با بهایی بسیار ناچیز تا پریشان نشده میتوان به دست آورد و این خدمت ادیبی را باید استاد دکتر محمدامین ریاحی رئیس بنیاد شاهنامه تعهد فرماید و کتابها را به کتابخانه استاد مینوی انتقال دهد یا به کتابخانهای دیگر. گویا اتاق خاص استاد را دادگستری حفاظت میکند.
ایرج افشار در مقالهای درباره علیمحمد عامری نوشته است: «این استاد پُرمایه در اواسط آذر 1357 به واسطه برخورد با اتومبیل به طورناشناس درگذشت. فوت او پس از دو سه روزی که از وفاتش میگذشت اعلام و آشکار شد. همانطور که در دوران حیات میخواست گمنام و معتزل باشد، مرگش نیز به گمنامی فرارسید.
از وفات مرحوم علیمحمد عامری مطلع شدم و بسیار متاثر و متاسف. خدایش رحمت کناد که مردی بود فهیم و متقی و باکمال. در خدمات اداری و تعلیماتی سرمشق بود و دلسوز و راستکار و درستکردار. در سواد انگلیسی استاد بود و از مترجمان کممانند ایران که شاید نظیرش تا به حال جز دو سه نفر نبودند و شاید زمانهای دراز بگذرد و نظیری نیاید. از ترجمههای او که از رسالههای آمریکایی برای آشنا شدن نوجوانان به علوم به طور ساده کرد یاد نمیکنم که صلاحیت اظهار رای درباره آنها را ندارم. ولی از ترجمههای بسیار دلپذیر و ناترجمهوار او که در مجله یغما نشر شده است باید ذکر کرد.
آن ترجمهها نمونههایی است از قدرت قلم توانای او و نمونهای است از ترجمهای که بوی ترجمه شدن نمیدهد و ضمنا دور از منظور و مقصود و کلام منصف نیست. جز این، آن ترجمهها همه حکایت از آن دارد که علیمحمد عامری چهجور انسانی بود و به چه جور انسانهایی علاقه داشت. آن ترجمهها مطالبی بود از جراید اروپا و آمریکا که در آنها اوضاع و احوال سیاسی ایران و روحیات مردم آن و رجال بزرگ آن مانند دکتر محمد مصدق منعکس شده بود. مرحوم عامری آن مطالب را که مفید برای اطلاع مردم میدانست گزیده و بهراستی و درستی و صمیمت ترجمه میکرد و به چاپ میرسانید و در غلطگیری آن به حد وسواس مراقبت داشت که یک کلمه معیوب و ملوط نباشد. هنر معلمی او را چنان بار آورده بود. دائم در حال درست کردن و غلط گرفتن بود. هر ناپسند او را میآزرد و کلافهاش میکرد. دوستدار مردم آزاده و درستکار بود. به اللهیار صالح اعتقادی عجیب داشت و از همدورگی با او در مدرسه آمریکایی یاد میکرد.
وی شم انتقادی و قدرت خود را در ادب فارسی و عربی با تصحیح کتاب عقدالعلی للموقف الاعلی که تاریخ عصر سلجوقی خطه کرمان است به منصه بروز رسانید و متنی از این کتاب نشر کرد که برای همیشه شسته رفته است و قابل تجدید چاپ عینی. کما اینکه باستانیپاریزی موجب تجدید چاپ آن در سال 1356 شد و اینک آن کتاب که نایاب بود در دسترس علاقهمندان است.»
کتاب «زوایای تاریک تاریخ؛ برگرفته از جراید اروپایی در دهه 50 و 60 میلادی» با ترجمه علیمحمد عامری و به اهتمام سیدمرتضی آل داود در 372 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و قیمت 80 هزار تومان از سوی انتشارات مگستان منتشر شده است.
نظر شما